از نظر شما ایران منزوی نیست؟
 
بصیرت و جنگ نرم
بــــصــــیــــرتــــ و جــــنــــگــــ نــــرمــــ
پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:ایران,منزوی,نیست,؟,, :: 15:25 ::  نويسنده : مبین اسماعیلی

ایران

سوال:

 

سلام

 

از نظر شما ایران منزوی نیست؟

 

درسته ما به هیچ کس  جز خدا نیاز نداریم

 

اماوقتی یه کشوری مثل لبنان هم از ما دفاع نمی کنه

 

باید به روشهای رفتاری مون شک کنیم

 

ما باید هم جاذبه داشته باشیم هم دافعه

 

اما انگار ما فقط دافعه داشتیم

جواب:

حکومت ایران تنها حکومت اسلامی شیعه است، که داعیه دار عدالت و دفاع از مظلومین است. توی دنیا هیچ حکومتی مشابه حکومت ایران یا حداقل مشابه با آرمان های حکومت ایران پیدا نمی شود. از این منظر هیچ حکومتی برای ایران رسمیت و موضوعیت نداره. چون هیچ کدام آرمانشان با آرمان حکومت ایران یکی نیست. اگه ایران از یه سری کشورها مثل غزه و لبنان حمایت می کنه. فقط به خاطر اینه که یه سری آدم که توی این آدمها مسلمون هم هست توسط دشمن درجه یک اسلام، شیعه و ایران مورد هجوم قرار گرفته اند. ایران بخاطر آرمانهای خودش از این کشور ها دفاع می کند. یه جورایی اونجا خط مقدم جبهه ایران است. اگه این کار رو نکنیم دشمن درجه یک ما فرصت تجدید قوا می کند و مستقیم به خود ایران حمله می کند و ما مجبور می شویم با صرف هزینه های بسیار بیشتر به دفاع برخیزیم.

نهایت حرفم اینکه کمک و حمایت ما از چند کشور هیچ الزامی برای آنها جهت حمایت ما بوجود نمی آره چون اونا آرماناشون مثل ما نیست. ما دلیلمون از حمایت اونها این چند چیزیه که گفتم.و چیزهای دیگه...

 

ایران یک حکومت کاملا مستقله و هیچ نیازی به حمایت چنین کشورهایی نداره. همه کشورها از آمریکا و استبداد بخاطر قدرت پوشالیش می ترسند و این استقلال به تمام معنی ایران نه انزوا بلکه سر بلندی اوست

 

 

 

اینجا تکه ای سخنان مقام معظم رهبری رو در سال 69 می آرم ایشان با بیان شیوایشان بسیار واضح تر و بهتر توضیح داده اند.

 

 

 

 

 

 

 

و اما مذاكره. من معتقدم، آن كسانى كه فكر مى‏كنند ما بايد با رأس استكبار - يعنى امريكا - مذاكره كنيم، يا دچار ساده‏لوحى هستند، يا مرعوبند. من بارها اين نكته را عرض كرده‏ام كه استكبار، بيش از اين‏كه نان قدرت و توانايى خودش را بخورد، نان هيبت و تشر خودش را مى‏خورد. اصلاً استكبار، با تشر و ابهت و شكلك درآوردن و ترساندن اين و آن، زنده است.

 

دولتهاى انقلابى، مانع تأمين منافع امريكا

 

الان امريكا طورى با ملتهاى جهان سوم - حتّى اين اواخر، با ملتهاى ثروتمند و قوى - حرف مى‏زند كه انگار اگر او نخواهد، اينها نمى‏توانند نفس بكشند! اصلاً امروز امريكا، با شوروى و اروپا هم اين‏گونه حرف مى‏زند؛ با كشورهاى جهان سوم در آفريقا و آسيا كه به‏جاى خود. سردمداران اين كشورها هم متأسفانه باور مى‏كنند؛ در حالى كه اگر ده كشور از كشورهاى فقير دنيا - نمى‏گويم همه‏ى كشورها، يا كشورهاى پولدار - بيايند با هم متحد بشوند و تصميم بگيرند كه از امريكا نترسند، با او كارى نداشته باشند، به امريكا باج هم ندهند، اجازه ندهند كه او از آنها استفاده‏ى سوق‏الجيشى و نظامى و اقتصادى بكند؛ نه فقط امريكا، بلكه جناح مستكبر دنيا را مى‏توانند وادار به عقب‏نشينى كنند.

 

دليل واضح اين امر، آن است كه هرجا در كشورهاى فقير، انقلابى پديدار شد و دولتى سر كار آمد كه نخواست به امريكا باج بدهد، امريكا تمام نيرويش را براى اين‏كه آن دولت را شكست بدهد و از بين ببرد و يك دولت طرفدار خودش بياورد، متمركز كرد. چرا؟ چون مى‏ترسند و مى‏دانند كه با يك دولت انقلابى - ولو در امريكاى لاتين و يا در انتهاى افريقا - نمى‏توانند منافعشان را تأمين كنند و آن كارى را كه مى‏خواهند، انجام بدهند.

 

در نيكاراگوئه، دولتى سر كار آمده بود. اين كشور، با آن‏كه كشور بسيار فقير و كوچك و داراى جمعيت كم و منابع مالى خيلى ضعيفى است، در عين حال، امريكا آن‏قدر پول به ضد انقلابيون آنها داد و از اطراف و اكناف فشار آورد كه مجبورشان كرد از صحنه‏ى حكومت كنار بروند. آن بيچاره‏ها هم، پايه‏هاى مردمى و ايمانيشان آن‏قدر محكم نبود، قدرت فشار هم نداشتند، از اول هم خودشان را متكى به جاى ديگرى بار آورده بودند. بنابراين، نتوانستند و كنار رفتند.

 

اگر امريكا از دولتهاى انقلابى واهمه ندارد و مقاومت آنها براى او، يك مقاومت غيرقابل نفوذ نيست، چرا مى‏خواهد آنها را واژگون كند؟! اگر احتياج ندارد، چنانچه فلان جا، يك حكومت انقلابى سر كار مى‏آيد، امريكا بگويد ما با تو قطع رابطه مى‏كنيم و به تو كمك هم نمى‏كنيم. چرا براى اين‏كه او را از بين ببرند، توطئه مى‏كنند؟ براى خاطر اين‏كه مى‏دانند اگر او سر كار باشد، اينها ديگر نمى‏توانند منافعشان را تأمين كنند و در آن‏جا زور بگويند. پس، حتّى يك دولت انقلابى هم مى‏تواند به اندازه‏ى شعاع خودش، امريكا را عقب بزند، يا متوقف كند. اينها، آن‏طور كه وانمود مى‏كنند، غيرقابل شكست نيستند.

 

دولت امريكا به‏فكر قوانين بين‏المللى نيست‏

 


دليل واضح ديگر بر اين‏كه امريكا، آن‏طورى كه ادعا مى‏كند، قدرت ندارد و هيبت او - هيبتى كه آدمهاى ضعيف را مى‏ترساند - خيلى بيش از قدرت واقعى است، اين است كه خيلى جاها مى‏خواهند اعمال قدرت و زور كنند، اما قادر نيستند. به چه دليل؟ به دليل اين‏كه آن‏جايى كه مى‏توانستند، كردند و آن، پاناماست. اگر امريكا مى‏توانست آن كارى را كه در پاناما كرد، (3)در كشورهاى انقلابى ديگر، در همان كوبايى كه آن‏قدر از آن ناراحت و شكار است، بكند، انجام مى‏داد؛ پس نمى‏تواند. اگر مى‏توانست اين كار را در كشورهاى ديگرى كه در آن منطقه و يا در مناطق ديگر هستند و با سياست امريكا مخالفند، انجام بدهد، انجام مى‏داد؛ به دليل اين‏كه در پاناما انجام داد.

 

اينها كه به فكر مسايل انسانى نيستند. دولت امريكا كه به فكر قوانين بين‏المللى نيست. اينها كه به حقوق ملتها احترام نمى‏گذارند. يك وقت بتوانند، وارد كشورى مى‏شوند و بدون اعتنا به حقوق آن ملت، حكومت و دولتش را از بين مى‏برند. آن فرد را هم برداشتند بردند و در كشور خودشان، زندانى كردند. هرجا بتوانند، همين كار را مى‏كنند. آن‏جايى كه نمى‏كنند، نمى‏توانند. اين، واقعيت قدرتشان است.

 

نمونه‏ى واضحش، خود كشور انقلابى ماست. خواستند حمله‏ى نظامى كنند، ولى نتوانستند. قضيه‏ى طبس يادتان است؟ پس آمدند، اما نتوانستند. اگر مى‏توانستند، ده بار ديگر هم مى‏آمدند؛ نتوانستند كه نيامدند، قدرتش را نداشتند، مى‏دانستند كه شكست مى‏خورند. آن وقتى كه خيال مى‏كردند مى‏توانند، ملاحظه نكردند كه اين، خلاف حقوق ملت ايران و برخلاف قراردادها و عرف بين‏المللى است كه انسان از آن طرف دنيا، به اين طرف بيايد و هليكوپتر و هواپيما وارد مرزهاى كشورى بكند. آن نادان اسبق، (4)خيال مى‏كرد كه مى‏تواند؛ به همين‏خاطر آمد، بعد ديد نمى‏تواند و شكست خورد. اگر مى‏توانست، باز هم مى‏آمد؛ ولى نتوانست. شكى نيست كه در اين يازده سال، امريكا اگر مى‏توانست نظام جمهورى اسلامى را از بين ببرد، مى‏برد؛ ولى نتوانست. اين، معناى آن حرفى است كه امام فرمودند و با همان تعبيرِ امام درست است كه: «امريكا، هيچ غلطى نمى‏تواند بكند».

 

مرعوب شدن از تواناييهاى امريكا، چيز بسيار غلطى است‏

 

اين، از آن طرف قضيه. از طرف مثبت هم، مرعوب شدن از تواناييها و اقتدارات امريكا، چيز بسيار غلطى است. خيلى از كشورها هستند كه وابسته‏ى به امريكا و مراود با او هستند؛ سران آنها، دوستان امريكا هستند و در آن كشورها، اجازه‏ى كمترين اهانتى به امريكا داده نمى‏شود. امريكا، براى آن كشورها چه كار كرد؟ كدام مشكلِ آنها را برطرف كرد؟ كدام نقطه‏ى كور زندگى آنها را باز نمود؟ كدام ثروت را روى سرشان ريخت؟ كدام خير را به طرف آنها سرازير كرد؟ چرا نسبت به اقتدارات امريكا مرعوب مى‏شويد؟

 

به‏عكس، آن كشورهايى كه درِ خانه را به روى اين دزد خائن باز گذاشتند، وارد شد و هرچه بود، برد. اگر اعتبارى داد، براى اين داد كه با آن اعتبار، به بازارهاى خود او بروند و دولاّ پهنا قيمت را حساب كنند، جنس بخرند، تا كارخانه‏هايش بچرخد. اگر وام داد، براى اين داد كه با آن وام بروند محصولات خودش يا همپيمانانش را بخرند. اگر سلاح داد، براى اين داد كه از دشمنان او - نه دشمنان خودشان - با اين سلاح دفاع كنند. نمونه‏اش، رژيم گذشته‏ى ماست.

 

اين‏طور نيست كه اگر امريكا با كشورى بد بود، آن كشور ديگر نتواند در دنيا نفس بكشد، و اگر خوب بود، آن كشور ديگر خيالش آسوده باشد. خود امريكاييها، اين‏گونه تبليغ و وانمود مى‏كنند كه اگر كشورى با آنها بد باشد، تمام راهها به روى او بسته خواهد بود. نه، اين‏طور نيست. يازده سال است كه شعار «مرگ بر امريكا» از دهان مردممان نيفتاده، راهها هم روى ما بسته نبوده است. اگر ما تلاش و همت كرديم، توانستيم راه خودمان را باز كنيم. مگر دنيا متعلق به امريكاست؟! اين زورگويان قلدرِ متكبرِ فاسد كه ادعاى مالكيت دنيا را مى‏كنند، چه كسانى هستند؟ غلط مى‏كنند. اگر اينها با كسى دوست بودند، خيرات و بركات بر سر آن ملت نازل نخواهد شد. اينها با مردمى كه دوست هستند، مايه‏ى بدبختى و روسياهى آن ملت مى‏شوند.

 

ناراحتى امريكا به‏خاطر پايبند بودن مردم به اسلام ناب محمّدى است‏

 

اين، توضيح مسأله‏ى مرعوب شدن بود، و اما مسأله‏ى ساده‏لوحى و مذاكره. مذاكره، يعنى چه؟ صرف اين‏كه شما برويد با امريكا بنشينيد حرف بزنيد و مذاكره كنيد، مشكلات حل مى‏شود؟ اين‏طورى كه نيست. مذاكره در عرف سياسى، يعنى معامله. مذاكره با امريكا، يعنى معامله با امريكا. معامله، يعنى داد و ستد؛ يعنى چيزى بگير، چيزى بده. تو از انقلاب اسلامى، به امريكا چه مى‏خواهى بدهى، تا چيزى از او بگيرى؟ آن چيزى كه شما مى‏خواهيد به امريكا بدهيد، تا در مقابل از او چيزى بگيريد، چيست؟ ما چه مى‏توانيم به امريكا بدهيم؟ او از ما چه مى‏خواهد؟ آيا مى‏دانيد كه او چه مى‏خواهد؟ «و ما نقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحميد»(5). واللَّه كه امريكا از هيچ‏چيز ملت ايران، به قدر مسلمان بودن و پايبند بودن به اسلام ناب محمّدى، ناراحت نيست. او مى‏خواهد شما از اين پايبنديتان دست برداريد. او مى‏خواهد شما اين گردنِ برافراشته و سرافراز را نداشته باشيد؛ حاضريد؟

 

من با مذاكره‏ى با امريكا مخالفم‏

 

مى‏گويند بياييد با گروگانها معامله كنيد.(6)اين هم ساده‏لوحى است. ما البته از اول اعلام كرديم كه مايليم به قدرى كه قدرت داريم، كمك كنيم كه گروگانها آزاد بشوند. ما كه مالك گروگانگيران نيستيم. آنها مردمان مستضعف مظلومى هستند كه روى انگيزه‏هاى گوناگونى، گروگانها را در اختيار دارند. تا آن‏جايى كه از لحاظ اصول ما، اشكالى نداشته باشد و حرف ما بُرندگى داشته باشد، حرفى نداريم كمك كنيم؛ اما نه براى خاطر امريكا، بلكه براى خاطر تكليف، براى خاطر انسانيت و براى خاطر اصول. اين، اصول ماست؛ امريكا كيست؟ آيا ما براى خاطر امريكا اين كار را مى‏كنيم؟ حالا فرض كنيم كه يك نفر آمد، براى خاطر امريكا اين كار را كرد؛ امريكا چه پاسخى خواهد داد؟

 

در تلكسهاى همين ديروز و پريروز خوانديم كه از آن طرف، بوش از سوريه، به‏خاطر كمكش به آزادى گروگانها تشكر كرده است، و از آن طرف هم دولت امريكا به سوريه اخطار كرده، يا به تعبير آنها هشدار داده كه شما خيال نكنيد صرف آزادى اين گروگانها، براى عادى شدن روابط شما با امريكا كافى است؛ بايد در سياستهايتان تجديد نظر كنيد! آن‏وقت اسم برده كه در سياستهاى مربوط به جنگ اعراب و اسرائيل تجديدنظر كنيد؛ يعنى وارد پيمان كمپ ديويد بشويد!

 

خاك بر سر آن ملت و دولتى كه زير بار اين‏طور تحميلهاى امريكا برود. توقعات امريكا نسبت به كسانى كه در آنها اندكى ضعف احساس مى‏كند، اين‏گونه است. صريحاً مى‏گويد كه بايد در سياستهايتان - سياستهاى جنگ اعراب و اسرائيل - تجديد نظر كنيد! چه ساده‏لوحى است كه كسانى بگويند برويم پشت ميز مذاكره با يك دستگاه متكبر و بى‏اعتقاد به اصول انسانى و حقوق بين‏الملل بنشينيم. امريكاييها، به اصول و حقوق بين‏الملل، اعتقادى ندارند.

 

دولت امريكا، همان دولتى است كه افسر جنايتكارش دستور تير داد، موشك شليك كردند، هواپيماى مسافربرىِ چند صد نفره را در دريا ساقط نمودند و مرد و زن و كوچك و بزرگ را نابود كردند و دولت امريكا اين افسر را محاكمه نكرد و شنيدم كه رئيس‏جمهور فعلى امريكا، (7) به آن افسر مدال لياقت داده است! اينها، اين‏طور هستند. شما چه مى‏گوييد؟ مگر اينها به حقوق بين‏الملل معتقدند؟ مگر اينها به حقوق انسانها معتقدند؟ نخير. من با مذاكره‏ى با امريكا مخالفم و دولت جمهورى اسلامى، بدون اجازه‏ى من امكان ندارد چنين كارى را بكند و خودشان هم قاعدتاً با چنين كارى موافق نيستند.

 

در ديپلماسى، نبايد از منطقه‏ى ممنوعه تجاوز كرد

 

بعضى مى‏گويند، ديپلماسى فعال. بله، ما معتقد به ديپلماسى فعال هستيم. ما معتقديم كه وزارت خارجه‏ى ما بايد در سطح جهان - منهاى همين چند موردى كه استثنا كرديم - مشغول فعاليت باشد. البته بارها گفته‏ايم كه عزت و حكمت و مصلحت را رعايت كنند. بروند با همه‏ى دولتها، سيستمهاى مختلف، عقايد مختلف، روشهاى گوناگون، ارتباطات داشته باشند؛ مانعى ندارد، ليكن منطقه‏ى ممنوعه‏يى وجود دارد كه از آن نبايد تجاوز كنند.

 


اروپا، يك نمونه است. حضرت امام(رضوان‏اللَّه‏تعالى‏عليه)، اجازه فرموده بودند كه با دولتهاى اروپايى، ارتباط برقرار باشد و وزارت خارجه‏ى ما فعاليت فراوانى هم داشت. حالا من سؤال مى‏كنم، واقعاً با وجود اين‏كه ما با بسيارى از دولتهاى اروپاى غربى، روابط دوستانه و داد و ستد داشتيم و در وضعيت قطع رابطه نبوديم، آيا آنها همان‏طورى كه توقع مى‏رفت با جمهورى اسلامى برخورد كنند، برخورد كردند؟ نه، تازه آنها از امريكا ضعيفترند. اين واقعيت را در قضاياى مختلف ديديم. آنها، آن باطن مخالف خودشان با جمهورى اسلامى و با اسلام را نشان دادند. مسأله، مسأله‏ى اسلام است.

 

بيشترين تكيه‏ى دشمن، روى اختلافات و مسايل اقتصادى است‏

 

براى اين‏كه دنيا روى شما حساب كند، شما بايد خودتان را قوى كنيد. براى اين‏كه دنيا مجبور بشود عزت و كرامت شما ملت ايران را نگه بدارد، بايد به خودتان متكى بشويد و نيروهاى ذاتى خودتان - نيروى علم، نيروى اقتصادى، نيروى كار و قدرت دفاع نظامى - را شكوفا كنيد. اگر ملتى قوى و يكپارچه شد، اگر ملتى به خدا متكى بود و از شيطانها نترسيد، آن ملت، حتّى دشمنانش را وادار خواهد كرد كه براى او احترام قايل بشوند؛ همچنان‏كه امروز بحمداللَّه، على‏رغم همه‏ى چرندهايى كه گاهى رسانه‏هاى وابسته به استكبار، درباره‏ى ملت ايران و نظام اسلامى مى‏گويند، همه‏ى ملتهايى كه ايران و ملت ما را مى‏شناسند، براى شما ملت ايران احترام قايلند. اين را ما از نزديك ديده‏ايم.

 

ملت ايران، به‏خاطر اتكاى به نفس، حتّى در مقابل چشم دشمنانش عظمتى دارد. اتكاى به نفستان را حفظ كنيد، از دشمن نترسيد، مرعوب هياهوى مجنونانه‏ى امريكا نشويد، وحدت خودتان را حفظ كنيد - بخصوص روى حفظ اين وحدت، تأكيد مى‏كنم - و پشت سر دولتتان باشيد. اگر كسى تبليغات دشمنان را گوش كرده باشد، خواهد ديد كه امروز بيشترين تكيه‏ى آنها، روى همين دو نكته است: اختلاف و مسايل اقتصادى. دايماً مى‏گويند اختلاف هست، كه اگر كسى گوش كرد، ولو اختلافى هم نمى‏بيند، بگويد لابد چيزى هست كه اينها مى‏گويند! از آن طرف هم، مرتب القا مى‏كنند كه وضع مالى ايران، عقب‏مانده و چنين و چنان است؛ در حالى كه اين، خلاف واقع است. البته ما الان مشكلاتى داريم كه در حال پيشرفت به سمت حل آنها هستيم. هشت سال جنگ، مگر شوخى است؟

 

امروز ما مشكلات گذشته را نداريم‏

 

من چند سال قبل از اين، به مناسبتى در يك صحبت تلويزيونى گفتم كه بعد از دوران جنگ (در سالهاى 1320) - كه من خيلى كوچك بودم، اما اجمالاً يادم مى‏آيد - با اين‏كه آن‏وقت در ايران جنگ نبود، بلكه در دنيا جنگ بود و به ايران ربطى نداشت، اما باد جنگ كه به ايران خورده بود، تا مدتها نان گندم پيدا نمى‏شد! ما در خانه‏ى خودمان، نان جو مى‏خورديم؛ نان گندم پيدا نمى‏شد كه مردم بخورند. مردم، در شديدترين وضع زندگى مى‏كردند. قند و شكر پيدا نمى‏شد كه مردم بتوانند چايى خود را با آن بخورند.

 

امروز، بحمداللَّه ما هشت سال جنگ را تحمل كرديم و آن‏طور مشكلاتى را نداريم. اين، به‏خاطر آن است كه ملت پشت سر دولت است؛ به خاطر آن است كه ملت بيدار است؛ به‏خاطر آن است كه مسؤولان كشور، دلسوز و علاقه‏مندند. با همين طريق، پيش برويد. به فضل پروردگار و به اتكاى نيروى مخلصان اين جامعه، مشكلات برطرف خواهد شد و چشم دشمنان، كور خواهد گرديد. ما هيچ احتياجى نداريم كه دشمنان سوگندخورده‏ى ما - مثل امريكا - براى ما دل بسوزانند و ما هيچ به دنبال مذاكره و رابطه‏ى با آنها نيستيم.

 


تحلیل واشنگتن پست:

 

منزوی شدن ایران افسانه است

 

یک تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد : مقامهای دولت اوباما بارها گفته اند ایران با ادامه برنامه هسته ای خود روز به روز منزوی تر می شود، اما این تفکر یک خیال پردازی شکست خوده ای بیش نیست.

 

 به گزارش خبرگزاری مهر، "چارز کراتمر" در مقاله ای در شماره اخیر روزنامه  ایران واشنگتن پست با اشاره به ادعاهای مستمر دولت آمریکا علیه ایران می نویسد : باراک اوباما در سخنرانی سالانه خود در کنگره اعلام کرد ایران منزوی تر شده است. به فاصله 2  ماه بعد جوزف بایدن معاون او گفت از زمان دولت اوباما ایران در صحنه های بین المللی و داخلی منزوی تر شده است و دوستان کمتری در جهان دارد. اوباما در زمان امضای معاهده منع تولید سلاحهای هسته ای گفت کشورهایی که معاهده های بین المللی را رعایت نکنند از جمله ایران منزوی خواهند شد.

 

وی با زیر سئوال بردن این ادعاها می افزاید: باردیگر اوباما یک روز قبل از تصویب قطعنامه صحبت از منزوی شدن ایران کرد. در حالی که همان روز رئیس جمهور ایران در ترکیه با مقامات روسیه و دیگر کشورها در نشست امنیتی شرکت کرده بود و نیویورک تایمز نوشت که این نشست یک آزمایش برای دولت اوباما است چرا که ترکیه یک عضو ناتو است. بنابر این صحبت از منزوی شدن ایران یک ادعای توخالی از طرف دولت اوباما ارزیابی می شود.

 

رئیس جمهوری ایران تنها طی سال گذشته در پایتختهای استانبول، کپنهاگ ، کاراکاس ، برازیلیا ، لاپاز ، سنگال ، گامبیا و اوگاندا مورد استقبال رهبران این کشورها قرار گرفته و سفر به چین هم در دستور کار او قرار داشته است

 

این مقاله تصریح دارد : این تحولات نشان می دهد که ایران نه تنها منزوی نشده، بلکه ادامه فعالیتهای هسته ای به کلوپ کشورهای قدرتمند هسته ای نزدیکتر شده است. در ماه گذشته رئیس جمهور ایران میزبان رهبران کشورهای بزرگی همچون ترکیه و برزیل بود . سه رهبر دست در دست یکدیگر بیانیه ای را درباره مبادله سوخت هسته ای با ایران منتشر کردند که از صدور قطعنامه آمریکا جلوگیری کنند. دقیقا" شش هفته قبل ایران به عضویت کمیسیون زنان سازمان ملل متحد درآمد که نشان داد ادعای دولت بوش برای منزوی شدن ایران در سازمانهای بین المللی نادرست است.

 

رئیس جمهوری ایران تنها طی سال گذشته در پایتختهای استانبول، کپنهاگ ، کاراکاس ، برازیلیا ، لاپاز ، سنگال ، گامبیا و اوگاندا مورد استقبال رهبران این کشورها قرار گرفته و سفر به چین هم در دستور کار او قرار داشته است.

 

مقاله واشنگتن پست در پایان می افزاید: در دوران بوش سه قطعنامه علیه ایران صادر شد که بدون رای منفی بود، اما در 16 ماه گذشته با همه تلاش و رایزنی های مقامات کاخ سفید فقط 12 رای در شورای امنیت جمع کردند. این نشان از آن دارد که متحدین آمریکا علیه ایران آسیب پذیر شده اند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



درباره وبلاگ

سلام و درود بر شما بازدی کننده گرامی عزیزان این وبلاگ چندین آدرس دارد که به آدرس اصلی یعنیbasirat-softear.loxblog.comمنتهی میشود. شما میتوانید با عضویت در سایت مارو کمک کنید!2 دقیقه وقت نمیگیره. امیدوارم که مارو از نظراتتون بی بهره نسازید. ممنون یاعلی مدد
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت و جنگ نرم و آدرس basirat-softwar.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 86
بازدید دیروز : 159
بازدید هفته : 504
بازدید ماه : 497
بازدید کل : 218375
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1